David Cage با ساخت بازی فارنهايت در سال 2005 نام خود را بر سر زبان ها انداخت.او پيش از اين با Omikron:The Nomad Soul كارش را شروع كرد كه در سال 1999 ساخته بود.وقتی اولين بار بازی Heavy Rain در نمايشگاه E3 پنج سال پيش معرفی شد، David Cage برای بار ديگر توجه حاضرين در نمايشگاه را به سمت خود جلب كرد.در ادامه،شاهد نقد و بررسی اين عنوان خواهيم بود.
می توان گفت Heavy Rain بنيان گذار سبك جديدی در دنيای گيم می باشد.سبكی كه مشابه آن در بازی ها كم بوده.
پيش از نقد بازی،به بررسی مختصری از كركتر های اصلی اين بازی می پردازيم.
Ethan mars
اتان يك آرشيتكت متاهل است كه در واقع بازی پيرامون او و اتفاقاتی كه برايش رخ می دهد،دنبال می شود.اتان دو پسر به نام های Shaun و Jason دارد.
Scott Shelby
او مردی ميانسال و افسری بازنشسته است.اسكات از بيماری آسم رنج می برد.هوش و تجربه بالای او در بازی تاثير فراوانی دارد.
Madison paige
مديسون،تنها كركتر زن در بازی می باشد.او يك خبر نگار است كه اكثر شب ها در خواب،كابوس می بيند كه دليل ديدن اين كابوس ها مشخص نيست.
Norman jayden
نورمن يك مامور FBI است.او به ماده ی مخدری به نام Triptocane كه آبی رنگ و البته خيالی است،اعتياد دارد.
"داستان"
شايد يكی از فاكتور ها و معيار هايی كه باعث خريدن اين بازی می شود،داستان اين بازی است.داستانی كه به دست شما نوشته می شود و هر طور كه بخواهيد می توانيد آن را به اتمام برسانيد.
داستان بازی بسيار ساده و معمولی آغاز می شود؛اتان مارس در منزل زيبای خود از خواب بر می خيزد و به كارهای روزمره خود مشغول می شود تا اينكه همسر و دو فرزند او كه برای خريد به بيرون رفته بودند،از راه می رسند و اتان هم مشغول بازی كردن با دو فرزند خود يعنی شاون و جيسون می شود.اتفاقا" آن روز،روز تولد 10 سالگی جيسون نيز بود.
روزی اتان و خانواده اش كه برای خريد به فروشگاهی رفته بودند،طی ماجرايی،جيسون كه پسر بزرگتر بود،در اثر تصادف با اتومبيلی جان خود را از دست می دهد...
دو سال از اين ماجرا می گذرد.همسر اتان از او جدا شده و او را ترك می كند و شاون پيش اتان در خانه ای نسبتا كهنه و قديمی به زندگی خود ادامه می دهد.
اتان پس از اين ماجرا،دچار سردرد های شديد می شود و خودش را در مرگ پسرش مقصر می داند.او حتی گاهی در اثر سردرد های شديد از هوش می رود.
اما اتان نمی داند كه چه حوادث بدتر و تلخ تری در انتظار اوست و اين پايان ماجرا برای اتان نبود.
دنيای سياه و غم انگيز اتان با دزديده شدن تنها پسرش يعنی شاون،سياه تر و تلخ تر نيز می شود.
روزی اتان و شاون كه به پاركی رفته بودند،اتان دوباره دچار همان سردرد ها می شود و به زمين می افتد و وقتی بلند می شود متوجه گم شدن شاون می شود.
او تمام مناطق اطرافش را جستجو می كند،حتی به خانه اش هم می رود ولی اثری از شاون نمی بيند.
شخصی كه شاون را می دزدد،قاتل اوريگامی يا Origami Killer نام دارد.هر شش قربانی كه قبلا توسط اين قاتل كشته شدند،كودك و نو جوان بودند.اما شيوه ی قتل Origami Killer كمی با قتل های عادی ديگز تفاوت دارد و بدين گونه است كه اين قاتل طی تعقيب و بررسی هايی كه انجام می دهد،فرزندی را از ميان خانواده ای ربوده و او را در چاله ای قرار می دهد كه در معرض نفوذ باران است و چند روز به پدری كه فرزندش ربوده شده فرصت می دهد كه او را پيدا كند و در واقع او را امتحان می كند تا شدت علاقه اش به فرزندش مشخص شود و اگر كسی به دنبال فرزند ربوده شده اش نيايد،اين قاتل يك اوريگامی در دستان قربانی قرار می دهد و دستش را مشت می كند و به دنبال قربانی بعدی می رود.
اما اوريگامی چيست؟
اوريگامی هنری ژاپنی است كه افراد،بدون استفاده از قيچی و تنها با هنر دستانشان،اشكال مختلفی مانند حيوانات را درست می كنند.معمولا كاغذ اوريگامی ها بايد مربع باشد.
اين قاتل نيز ظاهرا يك هنرمند است و با قرار دادن اين اوريگامی ها در دستان قربانی هايش،می خواهد به نوعی نشان دهد كه قاتل كيست.
حال،اين اتان است كه بايد در نقش يكی از همين پدران فداكار ظاهر شود و علاقه اش به فرزند خود ثابت كند.بايد ديد اتان می تواند تا آخر راه ادامه دهد يا اين كه دوست داشتن پسرش فقط در حد يك حرف است و كم می آورد.
اما سوالی كه در اين ميان پيش می آيد اين است كه "سه شخصيت ديگر بازی چه میشوند ؟؟"
اين جا است كه بايد به كيج،آفرين گفت.در واقع بايد به ذهن خلاق او تبريك گفت.
كيج با زيركی خاصی،سه شخصيت اصلی ديگر را نيز درگير داستان پيچيده ی اتان و Heavy Rain خواهد كرد.
به هر حال،ديويد كيج توانسته با هنرمندی خاصی داستان بازی را طراحی كند و حتی در مواقعی از بازی شما خودتان را جای يك پدر تصور می كنيد و تمام كارهايی كه بايد برای نجات فرزندتان انجام دهيد.
در واقع اين خود شما هستيد كه می توانيد بازی را مطابق ميلتان جلو ببريد.می توانيد پدر خوبی باشيد و به دنبال فرزندتان برويد و بالعكس،می توانيد به زندگی خود ادامه دهيد و دزديده شدن فرزندتان اصلا برايتان مهم نباشد.
Heavy Rain از ديدگاه من يك تست روانشناسی است كه گزينه های آن،همان گزينه هایی هستند كه شما در بازی بايد يكی از آنها را انتخاب كنيد و پيش برويد.
"گرافيك"
گرافيك اين بازی هم از مواردی است كه باعث برجسته تر شدن هر چه تمام تر بازی شده است.
به جرات می توان گفت كه هيچ گونه افت فريمی در بازی مشاهده نمی شود و بازی فريم ريت ثابت و يكنواختی را دارد.
استفاده از قابليت Motion Capture در اين بازی به بهترين نحو انجام گرفته به طوری كه صورت تمام كركترها واضح و با جزييات بالا هست.اين مورد را می توانيد در Loading هايی كه در آن كنترل شخصيت ها عوض می شود،مشاهده كنيد.برای مثال می توان اثرات زخم های كوچكی را كه روی صورت نورمن هست را به وضوح ديد كه اين نشان دهنده ی وجود حسگر های بسيار قوی و حساس در داخل بافت صورت نورمن و همچنين ديگر كركتر هاست.
از موارد قابل تحسين ديگر،نورپردازی فوق العاده ی بازی است.تطابق داشتن منبع نور با سايه در بازی نشانگر اين امر هست.
در مورد لباس های كركتر ها هم ،سازندگان چيزی در اين مورد كم نگذاشتند و با دقت نسبتا بالايی لباس هارا طراحی كردند. برای مثال می توان به جزييات لباس اتان اشاره كرد كه با ريزه كاری خاصی كار شده است.
يكی ديگر از مواردی كه نمی توان از آن ايراد گرفت،طراحی داخلی و خارجی بازی است.دكوراسيون منزل اسكات و يكی از متل های داخل بازی گويای اين واقعيت است كه همه چيز با جزييات و با دقت و ظرافت خاصی طراحی شده است.ولی در مورد مكان های بسته ی بزرگ مثل دفتر كار رييس نورمن،كمی با كاهش كيفيت روبرو هستيم و زياد به جزييات دفتر كار توجهی نشده است.
يكی از اشكالات ديگری كه در بازی وجود دارد و به چشم هم می آيد،فرورفتن اشيا در يكديگر است كه برای اين بازی باعث تعجب است و از سازندگان در اين بخش،انتظار بيشتری می رفت.كه البته يك يا دو مورد مشاهده می شد كه در مقابل گرافيك عالی و بی نقص بازی به چشم نمی آيد.
نكته ی بعد در مورد وجود باران در بازی است.در واقع باران در اين بازی نماد نا اميدی و تيرگی و سيه روزی است.يعنی ريزش باران وقتی در بازی شروع میشود كه اولين پسر اتان می ميرد.
در كل افكت باران در بازی عالی كار شده و شما هيچ وقت در بازی از قدم زدن زير باران خسته نمی شويد!
درمجموع Heavy Rain از نظر گرافيك و طراحی محيط،اگر از رقيبان خود مثل Uncharted 2 قوی تر نباشد،ضعيف تر هم نيست و در كل بايد امتياز قابل قبولی به اين قسمت داد.
"گيم پلی"
و اما می رسيم به مهمترين و جذابترين بخش بازی كه همان گيم پلی بازی است.
شايد شما بارها با خود گفتيد كه "خيلی خوب می شد اگر می توانستم سرنوشت كركتر مورد علاقه خودم را خودم رقم بزنم!"
بازی Mass Effect 2 يكی از اين گونه بازيها بود ولی نه به طور كامل.در واقع شما در Heavy Rain با اختيار خودتان،كركتر ها را وادار به تصميم گيری می كنيد؛ولی در ازای اين قدرت اختياری كه در بازی به شما داده شده،شما نيز می بايست به زبان انگليسی در حد متوسط مسلط باشيد و همينطور به دقت به مكالماتی كه بين شخصيت ها انجام می شود دقت كنيد زيرا كه شما در مواقعی مجبور هستيد برای پيشروی در بازی از اعداد و يا اسامی كه شنيديد و به ذهن سپرديد،استفاده كنيد و بازی را مطابق علاقه تان پيش ببريد.يعنی حتی از كوچكترين و به ظاهر،بی ربط ترين اطلاعات بازی هم نبايد چشم پوشی كنيد مثل رنگ شلوار شاون يا شماره اتاق خود در متل و ...
به گفته ی سايت IGN بازی دارای 23 پايان متفاوت يا همان Ending می باشد كه همين امر باعث می شود كه شما با يك بار تمام كردن بازی،اشباح نشويد و ميل به دوباره بازی كردن در شما بوجود می آيد.البته در نگاه اول ممكن است اين عدد كمی زياد باشد ولی به نظر می رسد كه ديدن تمام سرنوشت های 4 نفريا بيشتر بايد جالب باشد !
يكی از قابليت های جذاب و در عين حال پركاربرد در بازی،قابليت QTE يا همان دكمه زنی پشت سر هم است.در اين قابليت،شما بايد دكمه هايی را كه روی صفحه نمايان می شوند را در مدتی كوتاه و پشت سر هم بزنيد.يك لحظه حواس پرتی يا اشتباه زدن دكمه،باعث تغيير سرنوشت يك كركتر می شود.
يكی ديگر از نقاط قوت گيم پلی بازی،استفاده كردن از قابليت SIXAXIS در بازی می باشد.
ذهن خلاق سازندگان باعث شده كه از اين قابليت به ظاهر ساده و بی استفاده،كاربرد های جالبی را بتوان داشت مثل اصلاح صورت،بستن باند،پاره كردن طناب و خيلی استفاده های خلاقانه و جالب ديگر.
متاسفانه مشكلاتی در كنترل كركتر ها در بازی وجود دارد مثل زاويه ی بد دوربين در برخی مواقع كه با تعويض زاويه ديد می توان اين مشكل را حل كرد.مشكل ديگر،مشكل حركت كركتر هاست كه شما بايد اول با آنالوگ سمت چپ،سر كركتر را به سمت مكانی را كه می خواهيد برويد تكان دهيد و بعد با نگه داشتن R2 شروع به حركت كنيد؛كه البته اين مشكلات صدمه و آسيب جدی به اصل بازی وارد نمی كند و طی مرور زمان عادی می شود.هر چند كه يك Patch رفع مشكلات در PSN برای بازی موجود است و شما می توانيد آنرا دانلود كنيد.
"موسيقی و صدا گذاری"
ساخت موسيقی بازی بر عهده ی Angelo Badalamenti می باشد كه كار ساخت موسيقی فارنهايت نيز با او بوده است.از آنجا كه ديويد كيج نيز موسيقيدان است وقت زيادی صرف اين قسمت كرده و خود،سر اجرای گروه حضور داشته.
موسيقی بازی در حد يك شاهكار می باشد و شما در هيچ كجای بازی از موسيقی خسته نمی شويد چرا كه هر موسيقی دقيقا مناسب حال و هوای بازی است.
موسيقی هايی با تم های گوناگون مثل دلهره آور،شاد و ...باعث خارج شدن بازی از حالت يكنواختی می شود.به نظر می رسد كه گروه اركستر اين بازی كارشان را عالی انجام داده اند
به عنوان مثال هر وقت كه شما در بازی نا اميد شويد،موسيقی پخش خواهد شد كه مملو از اميد و حس خستگی ناپذيری برای شما است و همين امر،باعث پيشروی و ادامه دادن بازی می شويد.
موسيقی ـی كه برای اولين بار كنترل اسكات شلبی را به دست می گيريد از فوق العاده ترين و زيباترين موسيقی های بازی است.موسيقی ـی كه تم مشخصی ندارد و می توان گفت تمی بين دلهره آور و شاد را دارد و حس عجيبی به گيمر القا می كند.
همچنين شما ميتوانيد در مرحله هايی از بازی،با روشن كردن ضبط برای خود موزيك بگذاريد و فضای خانه را عوض كنيد.
موسيقی بازی از نقاط قوت بازی محسوب می شود و مستحق گرفتن امتياز بالايی می باشد.
صدا گذاری بازی در سطح مطلوبی انجام گرفته و صداهای كركتر ها كاملا با چهره ها مطابقت دارد.صدای باران در اكثر اوقات در بازی شنيده می شود و در هر مكانی صدای باران متفاوت است مثل وقتی كه شما از ماشين پياده می شويد و صدای باران روی سقف ماشين را كاملا می شنويد و وقتی از ماشين دور می شويد،صدا كمتر و كمتر می شود.
صدای باران در بازی اينقدر زيبا جلوه می كند كه گاهی دوست داريد از ادامه دادن بازی خودداری كنيد و بنشينيد و فقط به صدای باران گوش دهيد.
"كلام آخر"
Heavy Rain فراتر از يك شاهكار است و ديويد كيج با اين بازی،يك بار ديگر توانايی های خود را به همگان ثابت كرد.مطمعن باشيد بابت پولی كه برای اين بازی خرج می كنيد،پشيمان نخواهيد شد.
----------------
امتيازات:
داستان:10
گرافيک:9.5
گيم پلی:9
صدا گذاری و موسيقی:10
نظرات شما عزیزان:
:: موضوعات مرتبط:
نقد وبررسی بازی،
،
:: برچسبها:
نقد بازی havy rain,
دانلود نقو بازی havy rain,
بازی havy rain,